دسته بندی

اسمک پایین

دسته بندی

یخ سرزمین ها و هدایای سقوط کرده در میان ماسه ها پوسته ای دندانه دار را در افق ترکیب کرده است. پنج نفر آنجا بودند ، آماده با چرم و چوب گوزنی حلقوی که در خشم پر زرق و برق این پیوندها بریده شده بود. Timothée Mathon - طیف وسیعی از توانایی ها از جزئیات دقیق در مفاهیم شخصیت تا صحنه های وسیع و شگفت انگیز قرون وسطایی. نابینایی…

صدای اکو با یک تیغ تیغه ای ضرب و شتم و بر روی شیارهای نوار نقاله فولادی زنگ می زند. همه چیز آن چیزی نبود که شنیده می شد و حتی کمتر آنچه دیده می شد. زیر غوغا یک جیغ کششی کشیده می شود که از عمق حفره بین هر نفس کشیده می شود و بوی این پیوندها را با خود حمل می کند. Aw Anqi - نور و…

قطرات نور از رنگ آمیزی شده در شکاف چانه شکاف آهنی آن نفوذ می کند. ما بر روی چاقوهای چاقو و باتری های انفجاری چاقو چاقو داشتیم اما هیچ چیزی که ساختمان برنزی این پیوندها را نقض نکند. A. Shipwright-شخصی که خود را "آماتور" توصیف می کند ، او چیزی جز این نیست. طرح و رنگ آب از هیولا و جانور ، موجود و شوالیه ،…

انبارها جمع شدند ، سنگرها را با بیل جمع کردند و تربچه های لوبیا را جمع کردند تا حملات را به پنج دیوار بکشاند. فقط تیتانهایی که در زیر برجها قرار گرفته اند می توانند از حمله آنها جلوگیری کنند ، اما ما برای ایجاد این پیوندها ابتدا باید به پورتکالیس پایینی برسیم. Oleksiy Rysyuk-کشتی های فرسوده در نبرد و صحنه های فاصله ، تاریک ،…

در اطراف ما ، حفره ها خالی شده و با صدای خش خش و صدای پاپ از هم جدا می شوند. کف حرکت کرد - همه جا حرکت کرد. و سپس ، انگار که از هیچ جا ، کشتی ظاهر می شود ، راننده های معکوس در حرکت هستند ، و هر چیزی را که در اطراف آن وجود دارد ، بدون گاز محافظ آتش سوزی این اتصالات محافظت می کند. دیوید ثور فالارسون - او تصویرگر و کمیک است…

از اینکه در این مدت طولانی Smackdown جمعه را منتشر نکردم عذرخواهی می کنم! چی شد ؟؟ W! خوب ، در طول تابستان کمی استراحت کردم و با تنبلی روبرو شدم. همچنان در طول هفته چیزهای هیجان انگیز و جالبی را که می بینید ارسال کنید و من آن را با بهترین الهام ، هنر ، موسیقی ، عکاسی و موارد دیگر به پایان می رسانم…

چمن هزار باتلاق که از نور ماه پوشیده از یخ غوطه ور شده ، هر طرف بادی تکه تکه را شکافته است. در بالای آن شیمی گریپل سوار می شد ، چشمانی درخشان ، دستی از یخ و دیگری آتشی که مهار این پیوندها را در بر گرفته بود. Tomàs Barceló - مجسمه ساز از کودکی ، Tomàs…

هنگامی که ما برداشت گلابهای Moondrahr را شروع کردیم ، ما ظاهر خارجی و خاردار آنها را بر روی سیستم مهار مش ما در نظر نگرفته بودیم. خوشبختانه ما به اندازه کافی پیشرانه باقی مانده بود تا با محافظت پلاستیکی این اتصالات ، فضای داخلی را اسپری کنیم. Tan Zhi Hui - استایل های کج او زیبایی را می بینند. شخصیت هایی که…

JC Park Art

اجسام جوهر زده توسط باد پرواز می کردند و توسط شاخه های ملخ گرفتار می شدند. ماسه ها و خاک مردم قدیم در حالی منفجر می شود که سنگ زنی چرخ دنده در زمان یک دقیقه کشیده می شود. و در آنجا ، در نور تصفیه شده ، خز شعله ور ، کوله ها کج شده ، ماشه ها آماده می شوند ، با چشم های قرمز خشم ، تپه ای از توپ های خربزه را هدف قرار می دهد ...

موجی سرد از هوای علفی در کوچه سرازیر شد. همانطور که دور پیچ را دور می زدیم ، در آنجا ، در افق ، هزاران نفر را دیدیم. هزاران نفر در خیابان پخش شدند و گویی برای سالیان دراز در آنجا رشد کرده بودند ، کاه ریختند ، غده ها جوانه زدند و به سمت هسته غنی از مواد معدنی این پیوندها حرکت کردند. الکس کنستاد - شخصیت های او…

هنر رایان گیتر

بیرون دروازه آهنی فرسوده ، هنگام نزدیک شدن ، باد شمالی در پشت آنها وزید. هر پنج نفر ، که از نبرد زخم خورده بودند ، در اثر طوفان سخت شده بودند ، با بزرگترین انبار ریشه شیرین بیان خشک شده که روستا دیده بود ، برگشتند و بعداً از گوشت های رشته ای این پیوندها یاد گرفتند. رایان جیتر - A…

لبه های نازک از ناحیه دهانه روستای حاشیه ای در صخره های ریشه دار آویزان شده بود. هنگامی که آنها پرواز می کردند حیرت انگیزهای ما فایده ای نداشت مگر این که بتوانیم سپرهای پلاسمایی را با بار انفجار این پیوندها غیرفعال کنیم. پل چادیسون - این کشتی ها. خیلی زیاد. گردش در مدار سیارات ، فرود هواپیما ، انجام ماموریت ها ، برخی رها شده اند. کار فوق العاده و موارد دیگر…

پاول وفیرا-هنر

سیل ریزش انواع توت های سرو ، حفره های ریشه دره موم پر را پر کرده است. در نزدیکی انتهای آن ، با بلندتر شدن صدای غرش و لبه های آسمان با بالا آمدن این پیوندها ، تاندون ها به راحتی پیچیده و سقوط کردند. پاول وفیرا - صداهای خاموش گذشته ، مورد علاقه ما در…

Tianhua-Xu-art

گروهی از موجودات کوچک به سمت تپه جمع شده و از پوسته باتلاق استینجین عبور می کنند. در فاصله پنج دستگاه ، افق را شکافت ، خورشید در پشت آنها و خون هزار جهان در رگهای آنها به صدای این پیوندها جاری شد. تیان هوآ خو - او ممکن است…

جان-سربورت-آرت

دوک ها به صورت ریتمیک در میان ابرها فرو ریختند و سپس برگشتند. این اتفاق سالها و فقط با ابرهای ماه پنجم رخ داده بود. سالها بعد بود که فهمیدیم این پاهای Clenderbeasts هستند که در لایه باران این پیوندها با سرعت حرکت می کنند. یان سربورت -…

دسته ای از چوب های بسته شده در امتداد مزارع خاکی قرمز ایستاده بود. ما امروز باید دوبار ماشین ها را تغذیه می کردیم - برخی از آنها تازه برگشته بودند و نقاله های آنها تحت تأثیر سفر قرار گرفته بودند. اوه ، و سپس اسپورها وجود داشت. ما انتظار نداشتیم که آنها به این سرعت بچسبند و پخش شوند ، اما به احتمال زیاد به این دلیل بود که…

هنر پابلو دومینگز

این سه نفر در تپه ای مرتفع دیده شدند ، اما هیچ تیغی بدون روکش و محرک ایجاد نشده بود. هنگامی که خستگی زیاد می شد و فردا برطرف می شد ، تا زمانی که این پیوندها را کشف نکردند ، ذهن آنها به طرز وحشتناکی شگفت زده شد ، و تیرهای ستون فقرات بالاتر از عرض و طول خم شدند. پابلو دومینگز - من یک سال پیش او را معرفی کردم اما او…

هنر جیمی چاقوها

انتقال از راهرو غیر معمول نبود اما این ترس و شادی هزاران جهان را شامل می شد. ما فقط می توانیم انتظار داشته باشیم آنچه در راه است و می دانیم ، به نحوی ، آن را با زمزمه های بی ضرر و عجیب و غریب ناشی از این پیوندها مرتبط کرده است. چاقوهای جیمی - ابروهای پایین شاید. وحشی. قطعا صورت خفاش ، سر چشم و…

شین-جونگ-هن-هنر

یک پتو از موضوعات خوانده شده بر روی پوست فلزی آن فرو ریخت ، در تضاد با اتصالات روغن سوخته و میله های رانش زنگ زده. ما در مجموع پنج ، و صد قطعه دیگر در قطعات مختلف داشتیم. ما مقدار کافی برای برداشت داشتیم ، اما ابتدا جفت کننده ها برای ساخت وجود داشت. تنها راهی که می تواند ذهن را از طریق جذب پروتئین به هم پیوند دهد…

با حرکت قورباغه ای با پا کمان به جلو ، با درب انفجار سمت راست برخورد کرد و کشتی را در حرکت کند کرد. فاقد تراشه های خز فلپ چانه پیرمرد ، ما باید با فشار کمی از این اتصالات ظرفیت راننده عقب را افزایش دهیم. دیوید آگوئرو - صحنه های عظیم و شگفت انگیز از سیارات دور ، فضاپیماها ،…

هنگامی که دهانه سقوط کرد و لجن بنفش از شکاف های پیچ پیچ پیچیده گذشت ، زمان تقریباً متوقف شد و در لحظه ای منجمد شد که نه می توانستیم طرف دیگر را ببینیم و نه می توانیم کیسه خوشبختی را از محل استراحت آن پشت استخوان متورم این استخوان بیرون بیاوریم. پیوندها دانیل تیلور-تصویر غنی ، سوررئال ، سه بعدی و سایه دار…

یک توده ژله ای از نسبت های کوچک به داخل حیاط اصطبل حرکت کرد و نگاه خود را به سمت پمپ خانه تغییر داد. ما دو گزینه داشتیم: 1) منتظر بمانید تا از دریچه خونریزی عبور کند یا 2) با استفاده از لبه های ناهموار ، چرخنده های سیم و بازوهای فنری این پیوندها ، حصار برقی را به سرعت در اطراف محیط خود بلند کنید. الکساندر چرنوبی - چیزی ثبت شده است…

یک توده ژله ای از نسبتهای کوچک به داخل حیاط اصطبل می پرید و نگاهش را به سمت پومفوس معطوف می کند. ما قادر نخواهیم بود از شلنگ های انفجاری در برابر فلپ های سینه حیله گر آن استفاده کنیم ، اما اگر بتوانیم سیستم بازدارنده شعله را فعال کنیم ، ممکن است فرصتی برای محافظت از ما در برابر استفاده از این پیوندها وجود داشته باشد. فرناندو کوریا -…

Encho-Enchev-art

مه غلیظی در اطراف خلیج بارگیری عقب نشست. ما می توانیم گروه سپر را نادیده بگیریم و پوشش خود را در معرض دید قرار دهیم ، اما اطمینان حاصل کنیم که غلاف های خلاء برای بیرون راندن هر چیزی که سعی در بیرون کشیدن این پیوندها دارد ، آماده خواهند بود. انچو انچف - کشتی های مفهومی آینده نگر؟ بله لطفا. و هنرمند سه بعدی ساکن صوفیه ، آنچو انچف ، تعدادی…

قورباغه ها در میان سیلاب حوضچه غرق در ماه جیغ می زدند. اطلاعات کمی در مورد زمان ورود آنها و از کجا آمدند. هرچند یک چیز مسلم بود ، به نظر می رسید که آنها با نزدیک شدن به این پیوندها بلندتر می شوند. Gernot Buder - کار باورنکردنی در همه جا ، اما خطوط پاک و تضاد در کار مفهومی او (به ویژه…

Kez-Laczin-art

ترک خوردگی و شکاف کارتن های کاغذ به همان سرعتی که شروع شد به پایان رسید. انبارها روی انبارها تنها لبه هایشان زغال شده بود ، اما فضای داخلی گوشتی آنها هنوز آنقدر جادار بود که بتوانند به اندازه کافی علوفه را جابجا کنند تا بعد از غروب آفتاب یخ نزند و همه با یخ زده یخ زده باشند ...

مه غلیظی دریاچه و بیشتر ساحلی که در آن ایستاده بودیم را فرا گرفته بود. در خارج از مه ، چراغهای بنفش تیره چشمان آنها می درخشید ، سعی می کردند خود را تنظیم کنند ، سعی می کردند اشکال ما را که توسط حجاب نازک و مه آلود محافظت شده بودند ، مشخص کنند. حجابی که ما را پنهان می کند تا زمانی که عطر بی امان از بین برود ...

وینسنت لوفور

Smackdown جمعه مجموعه ای از بهترین پیوندها در هنر ، طراحی ، موسیقی و عکاسی است که در طول هفته با آن روبرو شده ایم. یکی برای افزودن دارید؟ اینجا به اشتراک بگذارید! برف روی اعضای بدن ما نشست. چیزی جز چرخاندن گاه و بیگاه یکی از لنزهای نگهبان ما باعث از بین رفتن هوای تیز می شود. اگر چه…

وقتی پرده سنگ سقوط کرد ، نمایشگر بسیار باشکوه تر از آن بود که ما تصور می کردیم. در میان آوارهای پارچه متحجر ، تاک های سبک قدیمی Shogereth بالا آمدند ، که قرن ها از گوی خاکی این پیوندها رشد کرده بودند. Li Shuxing - اگر مجبور بودم حماسه را تعریف کنم و به شما نشان دهم…

با حرکت به سمت خورشید ، حرکت او در پیچ و خم های لجن زده و خاکستری از محاکمه تاریک در دامنه کوه ، فیتز مک بنکل ... متهم شد. اگرچه ساعدش پر از تیغه بود و تنها چشمش شعله می کشید ، اما یک تردید جزئی در پوزخند او ، یک حرکت نادرست و یک آروغ ، باعث شد که یک ساق پاره شود و سیخ شود.

ایوانا بسویچ-هنر

Grigglus Quod عظیم زیر پل خم شد تا از طوفان گرد و غبار جلوگیری کند. در حالی که برخی ممکن است تصور می کردند حضور آنها مضطرب نیست ، ورود آنها گرمای عجیبی ایجاد کرد که نوک انگشتان همه بالای آب را مانند گلبرگهای گل آذرخش که در این پیوندها خیس شده بود ، می درخشید. ایوانا بسویچ -…

چشم انداز جلوی شاخک هایش گسترده شد ، همه آنها نه نفر ، بعضی از آنها با چنگالهای موزایی موقت بریده شده از قلع کنار انبار به تروکانترهای پیچیده اش پیچیده شده بود. او چندین دهه نبرد ، موهای مات ، آنتن های پاره شده را دیده بود ، اما هنوز تعداد زیادی دانه از بدنه این پیوندها جدا شده بود. Aleks Petruk - رنگ فوق العاده برای صحنه های بزرگ که شما…

بوی روغن سوخته توده قیر ، سوراخ بینی اسب و سوار همیشه در حال عبور را شعله ور کرد. باد غلیظ بود و بوی آن با شن و ماسه ابروهای تماشاگران روی تپه را که تنگناها با این پیوندها کنترل می کردند تازیانه می زد. سو جیان - تعداد زیادی قطعه جدید از…

با ضخامت 10 فوت ارتفاع از سطح مسطح شلیک می شود. علفهای هرز دریای پشتی در لبه های آنها آویزان بود ، هزاران نفر با سرعتی به باد ضربه می زدند که پوست ما را از نمک و نور بریده و از هر تار و پهن بین پرتوهای این پیوندها تیراندازی می کرد. مارک سیمونتی - در حال حاضر در MPC کار می کند ، بسیار با استعداد…

با سس انگور که ما را در ورودی گیر کرده بود ، ساق ها از کف روی سطح بیرون آمدند. ما می دانستیم که می توانیم آن را به آتش بکشیم اما مجبور بودیم آن را به موقع بسازیم-یک مسابقه ای که برگزار کردیم مسابقه ای بود که ما برای سوختن مرداب تاک و آتش زدن فتیله پنج سر اینها نیاز داشتیم…

دهانه دره فرو ریخت ، پهن تر از طول کابل ما بود ، اما مطمئناً مسافتی را که می توانستیم از آن عبور کنیم به اندازه کافی سریع از شانه های Sturble Chanks عبور می کردیم. با سرعت بالا رفت ، با انفجارهای کیسه ای ما را سریعتر به سمت لبه این پیوندها حرکت می داد. برت نورثکات - ILM…

این بار آب را بالا می برد و با فیلتر کردن قطرات ، چندین گرد مه غلیظ ایجاد می شود. تیغه های ما باید سریعتر از تیغه های آن باشد و تنها مزیتی که ما داشتیم قطرات چربی لیزر ریلی این اتصالات بود. بیپل - "یار که مزخرف می سازد." از "مرد موشک کوچک" به شکل کاملاً سورئال گرفته تا دیگر…

پله های سنگی از شیب به سمت پایین آبشارها غربال می شوند. سیاهپوشها از زیر گلدسته های سقوط کرده و همه دانه ها مانند یک برف خاردار شناور بودند. ما باید با دقت قدم برداریم و مراقب ظاهر شدن درخشندگی از هر گونه شکاف در لایه نازک این پیوندها باشیم. کارل…

مواد آرایشی و تک رنگ روی سطح زمین نفوذ کرده است. محلول ها و صداهای روغنی از کجا بیرون آمد؟ شاتر زیر برگها نشانه ای مطمئن در زیر آنها بود و بعد از پلک زدن های شیرین و شربت انگیز و مسحور کننده این پیوندها نزدیکتر می شد. فیلیپ دوبروسین - عاشق هنر قصه گویی فیلیپ بود. این هنرمند مفهومی…

پنج تسمه از کنار کمان بندر دکل را باز کرده و چفت را به گیره باز می کند. ما نه نفر از آنها را در آنجا داشتیم ، برنامه ریزی مجدد برای مبارزه با ما ، جادوی باستانی دشمنانمان ، قطعات کشتی های دیگر ، بیشتر باتری های موشکی و این پیوندها را پخش کردیم. قیمت Col - نمی توان از Col's به اندازه کافی استفاده کرد…

این یک قابلمه بزرگ از سوسک و مالاریک بود - دو موردی که همیشه از آنها آگاه بودید اما هرگز نمی خواستید آنها را با هم ببینید. به نحوی آنها به هم پیوسته بودند. و وحشت وصف ناپذیری که آنها ایجاد کردند ، همه امیدها را از بین برد ، مگر برای پرتوهای زنجیره نور ، اگر بتوانیم به این حلقه های گسترش دهنده بطن برسیم. جروم کامنتال…

انفجاری موقتی در میان برگهای درختان چنگال چنگال رخ داد. دیوارهایی که از تکه های پوست فلزی آن ساخته شده بودند ، محکم بودند ، اما اگر بخواهیم از شر این حلقه ها فرار کنیم ، باید انفجار بعدی را درست زمان بندی کنیم. سانتا نورواایسایت - گنجینه های شرقی به تصویر کشیده شده است…

پنج نیمه شب خورشید کوه و طلوع جزایر هنوز انجام نشده بود. شناورتر ، اینچ به اینچ ، ریشه ها کوتاه شده بودند تا پورتهای پایینی برای استقرار رزمندگان پاکسازی شود. ما هزاران نفر داشتیم ، اما برای به دست آوردن قدرت روح انگیز این پیوندها ، تمام آنچه ما داشتیم و بیشتر نیاز بود.…

ورق ها چشم انداز را دور انداخته اند. سفید شده توسط نه خورشید جزئی. اگرچه دره هنوز سرسبز بود ، درگاه سوخته در وسط آن چشمک می زد. کت و شلوارهای ما از ما در برابر انبارهای خرده چوبی که در نزدیکی آن غرق شده اند محافظت می کند ، اما ما مجبوریم نیمی از ذخیره خون را از بین ببریم تا آنها را از جویدن دور نگه دارند ...

پین های زیر پوست فک متال جیبلر رگهای مجرای و فیبر کربن آن را از بین برد. پنج تن از پاهای آن در میان درختان و در لبه برجک های ما در هر طرف هل داده شد. ما باید شارژ پودر را در پنج مورد از نه مفصل دریافت کنیم و از قابلیت همگام سازی کامل حرارت استفاده کنیم…

با قدم های ملایم در سطح جنگل عصا و در بالای تپه نبرد ، ما موقعیت هر یک از پیشاهنگان هواپیماهای بدون سرنشین را دزدیدیم ، و جرات کردیم از اسکن آن جلوگیری کنیم و آنها را آنقدر روشن کنیم که پایگاه خانه این پیوندها را شلیک کند. مایکل هرم - طراح اسباب بازی Mech که اواخر امسال در Kickstarter راه اندازی می شود.…

هنر پابلو دومینگز

ده بار کمان فرو رفت و کمان به زیر امواج خاکستری کم رنگ سر خورد. سپس از ساحل بیرون آمد ، تیرها به مسیر ما برخورد کردند ، از طریق دریایی که با شاخک های این حلقه ها پیچ خورده بود. پابلو دومینگز - مجموعه ای باور نکردنی از کشتی ها ، صحنه ها ، موجودات و موارد دیگر با آزمایش در مدل سازی VR از این هنرمند مفهومی ILM.…

پیش از این ، دهانه ای از شکاف ها کشیده شده بود ، دود قرمز مرجان نیش به هر لبه آن می خزید. ما می دانستیم که پنج غار در میان آنها ایمن است اما برای دانستن مسیر هر یک از این غارها به این پیوندها نیاز داریم. پل چادیسون - او مفاهیم کشتی های عظیم را ایجاد می کند ، سپس آنها را بیشتر می کند…

رعد و برق در بالای دشتهای نوردیده شب را شکافته و رگهای متورم براق شب پره های اژدها را روشن می کند. از آنجایی که ما هنوز مشعل های مسیر را روشن نکرده بودیم ، مطمئن بودیم که چرخ دستی ها دیده نشده اند ، مگر اینکه چشم های آنها با این اتصالات حس گرما پوشانده شده باشد. گلن جانسون - خالق محیط های حماسی بیومکانیکی و بیوترونیک ،…

در برابر طلوع آفتاب با ما روبرو شد ، دستهایی که سنگریزه ها را در لبه شب واژگون می کرد. غرش برای غذا خوردن ، شمشیر برای بستن ، و چند ثانیه تا زمان تابش خورشید. اما صبر کن! کیف ، آینه ، دنباله. ناگهان خورشید پرده کدر را شکست ، شب را دزدید ، طوفان را خم کرد و ترول را مسدود کرد…